به گزارش پایگاه خبری تحلیلی رادار اقتصاد به نقل از دنیای اقتصاد؛ حسین سلاحورزی دلیل اصلی شرایط این روزهالی بورسرا نبود اطلاعات متقارن برای دسترسی همه سهامداران و استفاده برخی از بازیگران بورس از اطلاعات به موقع، اعتماد سهامداران به رمالها و سیگنالفروشان، حضور مستقیم همه سهامداران در جریان معاملات مستقیم برخلاف کشورهای دیگر و تصمیمات یکشبه مسوولان بورس برای قوانین و مقررات میداند.
چرا مردم جذب بازار سهام شدند و این بازار برایشان اولویت اصلی ورود سرمایهشان بود؟
سیل مردمی و عظیمی که جویای ثروت به مثابه جویندگان طلا در این دوره به سمت بازار سرمایه گسیل شدند هیچ زمانی اتفاق نیفتاده و نخواهد افتاد. در همه جای دنیا از نظر فرهنگی و از نظر زیرساخت آموزشی عمده، مردم به این اعتقاد رسیدهاند که بر مبنای آموزههای صنعت مالی هر جایی که بازده زیادی در آن هست حتما با ریسک فوقالعادهای هم همراه خواهد بود. بنابراین کسانی که به سمت بورس و بازار سرمایه میآیند آن بخشی از داراییهایشان را میآورند که اول دارایی غیرضرور و غیرحیاتی است و دوم اینکه دانش و آگاهی و اشراف نسبت به ریسک قابلتوجه و ریسک زیادی که در بورس وجود دارد را دارند. مردم همه بهصورت مستقیم و حرفهای در دنیا اقدام به معامله مستقیم نمیکنند و از طریق صندوقهای سرمایهگذاری وارد بازار میشوند.
سهامداران در شرایط کاهش قیمت سهام و منفی بودن روند معاملات، تشویق دولت به ورود مردم به این بازار را علت اصلی میدانند، آیا چنین است؟
اینکه میگویند دولت و مسوولان مردم را برای ورود به این بازار تشویق کردهاند، باید گفت هر کدام از مقامات، سیاستگذاران، مسوولان و دولتمردان هر زمان که حرفی از ورود به این بازار گفتهاند ملاحظات و توصیههایی به همراه داشته است از جمله اینکه سرمایههای حیاتی را وارد این بازار نکنند و تا حد امکان از طریق صندوقهای سرمایهگذاری اقدام به سرمایهگذاری کنند.
مسوولان مدام به مردم میگویند سهامداری کنید و دید بلندمدت داشته باشید. این به چه معناست؟ آیا سهامدارانی که تازهوارد هستند و لذت سودهای زیادی را چشیدهاند صبر و حوصله میتواند ضررهایشان را جبران کند؟
باید گفت به جز نوسانگیرها و سفتهبازها که ممکن است در مقاطع زمانی کوتاهمدتی از این بازار سود بگیرند، در بازار سهام این روش مرسوم و متداول است که افراد باید دید بلندمدت و صبورانهای را نسبت به سرمایه خود داشته باشند. با بررسی تحلیلی و تطبیقی کماکان این حرف قابل دفاع است که بازده و سودآوری در بازار سرمایه در بلندمدت نسبت به بازار موازی بیشتر بوده است. اگر روند ۱۵ ساله را درنظر بگیریم بازار سهام نسبت به بازار مسکن، بازار ارز و طلا، بازده بیشتری داشته و نکته قابل دفاعی است و توصیه ما به مردم این است که اگر کسی این امکان را دارد که نگاه بلندمدت به بازار سرمایه داشته باشد، با دید حداقل دو ساله میشود این نوید را داد که نه تنها این ضررها جبران میشود که میتوانند بازده خوبی کسب کنند به شرط آنکه اول در دام سیگنالفروشها، رمالها و افرادی که امروزه در فضای مجازی زیاد شدهاند نیفتند. این افراد با نشان دادن در باغ سبز و با ارائه تحلیلهای غلط برای برخی از نمادها و سهامی که ارزندگی کافی ندارند باعث ضرر سهامداران میشوند. دوم اینکه صبورانه و با دید بلندمدت سهامداری کنند.
یکی از گلایههای اصلی سهامداران خرد این است که اطلاعات در بازار بهصورت عادلانه وجود ندارد و عدهای زودتر به این اطلاعات دسترسی دارند، علت چیست؟
یکی از مشکلاتی که درخصوص حمایت از سهامداران خرد وجود دارد همین ناعادلانه بودن دسترسی به اطلاعات برای همه بازیگران بازار است. معتقدم که بازار سرمایه ما از حیث تقارن اطلاعاتی وضعیت مناسبی ندارد و دادههای باارزش بهصورت عادلانه و منصفانه و بهموقع در دسترس همه بازیگران قرار نمیگیرد. به نظر من یکی از نکات مهمی که برای حمایت از سهامداران خرد باید در کشور به آن پرداخته شود موضوع عدمتقارن اطلاعاتی است. یکی دیگر از اتفاقاتی که این اواخر شاهد آن هستیم تصمیمگیریهای یکشبه و عجولانه مسوولان بورس است. آیا این تصمیمات موجب به هم ریختگی بازار نمیشود؟ آخرین تصمیم یکشبه مدیران بورس ممنوع شدن معاملات الگوریتمی بود.
در رابطه با تعدد و تکثر و تکرر مقرراتگذاری و تصمیمسازی در حوزه بازار سرمایه هم این یک عیب و ایراد اساسی است و خودش قدری باعث ایجاد تنش در بازار، فضای نااطمینانی و غیرقابل پیشبینی شدن وضعیت میشود. در مورد موضوع ممنوعیت معاملات الگوریتمی هم که این اواخر پیش آمد دو مبحث مطرح است هم بحث ترید الگوریتمی است و هم روباتهایی که به اصطلاح سرخطزن هستند. اگر در روشی که با استفاده از ابزاری در قیمت دستکاری و در بازار اختلال میشود نظارت و جلوگیری شود عمل درستی است اما موضوع معامله الگوریتمی که در ساز و کار بازارگردانی و بازارسازی در دنیا روشی متداول و مرسوم است تصمیمگیری یکشبه کار درستی نیست. معاملات الگوریتمی در واقع استفاده از برنامههای رایانهای برای ارتقای کارآیی و تحلیل در انجام معاملات است. حالا چرا دوستان ما در سازمان بورس استفاده از این ابزار را منع کردهاند... خیلی ساده است! چون با ارتقای کارآیی بازار، نمادهای فراوانی که دچار بیشقیمتگذاری بودهاند به ارقام واقعی ارزش خود نزدیک شده و دوستان احتمال میدهند شاخص با افت بیشتری مواجه شود. موضوع غمبار، این تصمیم غلط نیست، آنچه فعالان بخش خصوصی را از آینده بازار سرمایه ناامید میکند دیدن این انحراف رفتاری است که سازمان بورس، وظیفه ذاتی خود در حمایت از ارتقای کارآیی بازار را وانهاده تا مشغول حفظ سطح شاخص شود. چیزی که اساسا نباید در آن مداخلهای بکند.
نظر شما